کاملا واضحه! یه فروشگاه بدون مخاطبینی که بخوان از اون خرید کنن، یه ویترینه! که هرچی هم بیشتر براش تلاش کنی، بدون داشتن یه استراتژی درست برای جذب مخاطب برای فروشگاههای آنلاین و نتیجه ندادنش بیشتر به آدم برخورد میکنه! و شاید بزرگترین درد برای یک کریتور این باشه که محتوایی که میسازه با هدف نهاییش هم راستا نباشه. و درست همون موقعی که محتواها شروع میکنن به دیده شدن و روز به روز لایکها یا نظرات یا بازدیدهات بیشتر میشه، فروش پله به پله پایینتر بیاد و شک کنی که:
آیا دارم درست تولید محتوا میکنم؟
در این مقاله ما میخوایم کریتورهایی رو هدف قرار میدیم که توی فروشگاههای آنلاین کار میکنن—شاید دارن برای بلاگ یه سایت محتوا مینویسن یا برای شبکههای اجتماعیشون پست و استوری درست میکنن. این استراتژیها برای جذب مخاطب برای اون فروشگاه آنلاین بهت کمک میکنن. سعی کردم که روشهایی رو بگم که هم سریعند و هم پر بازده. آمادهای بریم سراغشون؟ بزن بریم!
۱) محتوایی تولید کن که مخاطب باهاش راحته و دنبالش اونه
مهمترین نکته در جذب مشتری برای فروشگاههای آنلاین اینه که بدونی مخاطبای فروشگاهت دنبال چیان؟ اگه برای یه فروشگاه خوراکیهای خونگی کار میکنی (مثلا شیرینی درست کنی و ارسال کنی)، شاید بخوان بدونن چطور اون شیرینی مخصوص میتونه سرو بشه یا بهترین حالی که میتونی داشته باشی و اون رو بخوری چی هست. یا اگه تو زمینه لوازم آرایشی محتوا میسازی، دنبال آموزش یه آرایش ساده برای روزمرهان؟ شایدم بخوان بدونن که بهترین روش استفاده از اون وسیله آرایشی چی هست؟
رازش اینه: با دقت فکر کن چی «مخاطب تو» رو جذب میکنه. یه تقویم محتوایی بساز تا یه روند تولید ثابت از محتوایی که کاربرت دوست داره داشته باشی. میتونی ویدیوهایی از محصولات جدید بسازی (اگه توی سوشال کار میکنی)، یا پستهای وبلاگ بنویسی (اگه روی سایتت کار میکنی) که مشکلات مخاطب رو حل کنه یا حتی بهش روحیه، انگیزه و ایده بده، یا شایدم استوریهایی توی اینستا بذاری که بعد از یک رشته استوری که کاربر را کاملاً جذب کرده، اشاره کنه به یه پست خاص که اونجا ازت خرید کنند.
مثلا اگه برای یه فروشگاه غذای حیوانات خانگی کار میکنی، یه پست درباره «۵ نکته برای انتخاب غذای مناسب برای سگت» درست کن. مثلاً بنویس: «غذای خشک برای سگهای پرجنبوجوش بهتره یا غذای مرطوب؟» و بعد توی یه ویدیوی ۳۰ ثانیهای یه محصول خاص از فروشگاه رو نشون بده که چطور این نیاز رو برآورده میکنه.
۲) با برندهای دیگه همکاری کن تا یه بکلینک برای سایتت بسازی
این نکته برای سایته: اگه در تلاشی مخاطب بیشتری به سایت فروشگاه بیاری، همکاری با سایر کریتورها یا برندهای دیگه یه راه حل یک تیر و دو نشونه. از یه طرف بکلینکهایی که از این همکاریها میگیری، به گوگل نشون میده که سایت فروشگاه اعتبار داره و رتبهش توی جستجو بالا میره. و از یه طرف مثلاً یه اینفلوئنسر که تو حوزهای که به محصولات فروشگاهت ربط داره، وقتی بهت لینک میده همزمان چند صد چشم هم انگار که داره به وب سایتت (و حتی اینستاگرامت اگه درست اجرا بشه) داره نگاه میکنه. اینجوری میتونی هم از جنبه سئوییش استفاده کنی و هم توجه بیشتری را به سمت فروشگاهت جلب کردی.
میدونی که کار من کریتوری هست، نمیخوام اینجا بهت آفر بدم که مثلاً بیا از خدمات طراحی سایت من استفاده کن. ولی بسیار بهت پیشنهاد میکنم اگه وب سایت نداری، بهش فکر بکنی. مثلاً میتونی با استفاده از سازیتو یه فروشگاه خیلی خوب، در زمان بسیار کوتاهی بسازی. اگر هم که بخوای میتونی با استفاده از وردپرس و کمک یه متخصص، وب سایت خودت رو بیاری بالا. (که الان بحث ما تفاوت این دوتا نیست، صرفاً داشتن وب سایت هست.)
مثلا شاید بخوای با اینفلوئنسرهای فشن یا کریتورهای دیگهای ارتباط داشته باشی که مخاطبای زیادی دارن و از قضا مشتریهای هدفت هم هستن. اینفلوئنسرها و کریتورها می تونن برای سایتت ترافیک ایجاد کنن، و همزمان فروش هم ایجاد کنن. اگه الان داری این مطلب رو میخونی و هیچ کریتوری رو در زمینه خودت نمیشناسی شاید این یه سیگنال باشه که تو کریتور این حوزه بشی.
کریتور چیه؟ چطور میشه یه کریتور شد؟ اینجا رو بخون!
۳) توضیحات محصولات رو در سایت بهینهسازی کن
همیشه یادت باشه! فروشگاه آنلاین تو، یه ویترین جذابه که نشون میده چه چیزهایی ارائه میدی و توضحات محصولت دلیلیه که چرا مخاطب باید عاشقش بشه و اون محصول رو بخواد! در هر لحظه، اگه این دوتا شرط دیدی رعایت نمیشه، سریعا شک کن که «احتمالا یه جای کار رو اشتباه رفتم!». این کار دو تا هدف اصلی برات داره:
- اول، رتبه محصولت چه توی جستجوی گوگل و چه در اینستاگرام بالا میره.
- دوم، مخاطب سریع میفهمه این محصول به دردش میخوره و باید عاشقش بشه یا نه!
بیا با یه مثال پیش بریم. محصولات فروشگاهت چیه؟ ماگهای دستسازه؟ یا اکسسوریهای خاص؟ یا شاید زیورآلات؟ با تمام وجود بهشون نشون بده و بگو که این محصول برای کیه و چه حسی بهشون میده و چرا باید عاشقش بشن! (این فقط برای فروشگاههای جینگول پینگول نیستا! حتی مثلا اگه دشکم ماشین هم میفروشی، باید نشون بدی چرا باید عاشقش بشن). مطمئن باش مطلبت، مخاطب خودشو پیدا کنه و داستانسرایی خوبی داشته باشی، دیگه مخاطب نمیفهمه اون مخاطب کی تموم شده، از بس که بهش کیف داده!
مثلا برای سایت اگه میخوای یه فروشگاه ماگهای دستساز رو بیاری بالا، برای یه محصول مثل «ماگ سرامیکی: طرح کهکشان» خودت رو بذار جای مخاطبی که عاشق اون طرحه، سبک زندگیش رو اول زندگی کن، و بعدش بنویس: «این ماگ دستساز با لعاب براق و طراحی منحصربهفردی که بهش داده شده، هر جرعه از قهوهتون رو تبدیل به یه سفر اکتشافی دردل ناشنختههای کهکشان میکنه.»
و بعدش اطلاعات اون رو به مخاطبی که الان دیگه سحر شده بده! یادت باشه:
محتوایی که برای مخاطب هدفش تولید بشه، توی هر فرمتی هم که باشه، کاربر خودشو جذب میکنه. این، هنر یه کریتور واقعیه!
۴) حواست به ترندهای اخیر باشه و گهگاهی با توجه به اونا محتوا تولید کن
البته که این حرف در بحث جذب مشتری برای فروشگاههای آنلاین، حرفیه که خیلی اما و اگر داره، بعضا حتی تجهیزات تولید محتوای خاص خودش رو میطلبه، ولی به طور کلی میشه گفت:
ترندها رو دنبال کن و ببین چی توی حوزه فروشگاهت داغه. مثلاً اگه برای یه فروشگاه لوازم آرایشی کار میکنی و میبینی اینستاگرام پر از ویدیوهای «آرایش نچرال» شده، میتونی که یه پست یا ریل درباره محصولات مرتبط با این ترند بسازی. اگه یه سبک از محتوا خیلی وایرال شده، یه سری ریل براش بساز که محصول فروشگاهت رو با همون سبک، ولی با امضای خودت، توی یه موقعیت واقعی نشون بده.
حتی داستنسرایی، دکوراسیون و … همه چیزایی که توی محتواهات داری و حتی امضای محتواهات رو هم میتونی متناسب با اون ترند آپدیت کنی! تجهیزاتت، نورپردازیها و … همه چیز! بازم این، یکی دیگه از جنبههایی هست که ما کریتورها رو، از یه تولید کنندهی محتوای عادی متمایز میکنه. ما چندبعدی کار میکنیم!
مثلا فرض کن برای یه فروشگاه کتاب فعالیت میکنی. ترند این روزا یه رمان خاص عاشقانهست. یه پست اینستا درست کن با عنوان «رمانهایی که مثل [اسم اون کتاب ترندی] قلبت رو پر از عشق میکنن» و سه تا کتاب از فروشگاه که خوندیشون رو معرفی کن. یه پاراگراف جذاب از یکیشون رو بخون و بگو چرا این کتاب برای مخاطبت مناسبه و چه چیزی در هر سهتاشون مشترکه. اگه یه المان از کتاب هم همراهت باشه که نور علی نور میشه. اینجوری هم ترند رو گرفتی، هم مخاطب رو به ویترین فروشگاهت کشوندی. -این محتوا رو میتونی هم با چهره، هم بدون چهره بسازیش-
۵) فلشسیلز و تبلیغات انجام بده تا مخاطبها رو جذب کنی
فلشسیلز (فروشهای فوری) و تبلیغات یه راه خوب برای جذب مخاطبه. فقط تو این کار زیادهروی نکن. مثلاً سالی دو بار برای کسایی که توی لیست ایمیل فروشگاهت هستن یه فروش ویژه بذار. این کار باعث میشه مخاطبایی که معمولاً فقط نگاه میکنن، یه محصول رو بررسی کنن و حتی خرید کنن.
یه تبلیغ ساده میتونه یه ایمیل، یه استوری اینستا باشه که نشون بده محصول چطور توی زندگی روزمره به کار میاد. مثلاً اگه برای یه فروشگاه قطعات خودرو کار میکنی، یه استوری بساز که نشون بده یه قطعه، مثلا یه فیلتر هوای جدید چطور عملکرد ماشین رو بهتر میکنه.
عموما فلشسیلز مراحل آمادهسازی خودشو داره، از لحظهای که مخاطب میاد توی سایت/پیجت و تصمیم میگیره که بهت توجه بکنه یا نه، تا موقعی که برای بار چندم خرید میکنه. یادت باشه، اول و آخر، هر کریتور یه بازاریاب درون باید داشته باشه. یکی که بتونه آینده رو ببینه و برات استراتژیهای فروش بچینه.
اگه توی این کار خوب نیستی، پیشنهاد میکنم که حتما کلاسهای کریتوری «ماموریت آرکان» رو شرکت کنی. اونجا تبدیل به یه کریتور همه فن حریف میشی!

۶) اگه حتی ۵۰ تا مخاطب داری، یعنی شانسی داری
میدونی مشکل ما آدما چیه؟ ما نمیتونیم موفقیتهای کوچیک خودمون رو ببینیم.
توی این سالها اینو زیاد دیدم که همه فکر میکنن که برای اینکه فروش داشته باشن، نیازمند حداقل ۱۰ کا فالوور یا بیشترهستن. من یادمه اولین مشاوره خودم رو زمانی دادم که ۱۴۲ تا فالوور داشتم.
لیست مخاطبها حتی اگه تعدادشون کم باشه، ه گنج بزرگ حساب میشه. ما اصطلاحی در بازاریابی داریم به اسم nurture کردن مخاطب (به نوعی یعنی پرورش دادن مخاطب). این اصطلاح میگه که مخاطب شاید از اولش نخواد ازت خرید کنه ولی تو میتونی اون رو پرورش بدی. با پیامهای مختلف و محتواهایی که براش میسازی که لزوماً هدف اونها فروش هم نیست، میتونی به مخاطبت نشون بدی که چرا باید ازت خرید کنه.
مثلاً یادمه که سال ۹۷ که وارد صنعت فشن شدم، من به طور معمول فقط سه جفت کفش برای همه کارهام داشتم. (یه رسمی، یه روزمره، یه ورزشی)
اما به مرور که با سبکها و استایلهای مختلف و مفهوم dress code آشنا شدم، فهمیدم که کفشهای من مناسب همه جا نیستن. هر کدوم در موقعیتی، حرف جدیدی راجع به پوشش و نوع لباس پوشیدن من میزنه. علاقمند شدم تا کفشهای دیگه رو هم بشناسم و کسیون کفشهای خودم رو کامل کنم. هرچی که کفشهای بیشتری میخریدم، استایل من و سبک زندگی من و سطح خوشحالی من از زندگی با اون پیشرفت میکرد.
و همه اینا از جایی شروع شدش که من راجع به کفش بیشتر دونستم!
این دقیقاً مفهوم nurturing هست. حتی اگه تو۵۰ تا مخاطب داری و اونها بهت (حتی نسبتا!) اعتماد دارن، یعنی وظیفه تولید محتوا بر دوش تو هست. پیامهایی که براشون میگذاری توی شبکههای اجتماعی مختلف و یا مطالبی که توی وبسایتت منتشر میکنی، بخشی از این سیستم پرورش مخاطب هست.
یادت باشه که پیامها نباید فقط فروش محور باشند، یه داستان بگو، یه نکته باحال یاد بده یا یه پیشنهاد جذاب بده. مثلاً اگه برای یه فروشگاه لوازم آرایشی کار میکنی، یه ایمیل درباره «چطور با یه محصول ساده آرایشت رو طبیعیتر کنی» بفرست و لینک یه محصول مرتبط رو بذار. اینجوری هم ارزش دادی، هم مخاطب رو به خرید ترغیب کردی.
تنها چیزی که برای این کار لازم داری یک تقویم محتواست و یک استراتژی درست، که من اون رو در پلنر رایگان «تقویم محتوایی من!» کاملاً توضیح دادم و حتی برنامهاش رو هم برات آماده کردم. این پلنر رو دانلود کن و از مطالب اون استفاده کن تا بدونی چطور میتونی همون مخاطبهای محدودت رو تبدیل به مشتریانی وفادار کنی!
جمعبندی
تا اینجا با هم ۶ راه برای جذب مشتری برای فروشگاههای آنلاین رو مرور کردیم. فهمیدیم چطور معرفیای داشته باشیم که مخاطب عاشق محصولمون بشه، دونستیم میتونیم با کریتورهای دیگه همکاری کنیم و اگه همچین کسی وجود نداره، خودمون تبدیل به اولین کریتور حوزه کاریمون بشیم، توضیحات محصول رو بهینه کنیم، روی ترندها سوار بشیم، فلشسیلز و تبلیغات راه بندازیم و از بین همون مخاطبای محدودمون بیشترین فرصت رو بجوییم.
حالا نوبت توئه!
من ۶ تا ایده بهت دادم، چندتا سایت بهت معرفی کردم، نقطه شروع مسیر کریتوری رو بهت نشون دادم، از چندتا از تجهیزات تولید محتوا نام بردم و از همه مهمتر!یه پلنرتقویم محتوایی برات آماده کردم! حالا تو توی کامنتها بهم بگو. کدوم روش برات جذابتر بود؟ یا چه ایده دیگهای به نظرت میرسه؟ (بهت میگم که ایدهات کار میکنه یا نه). یا اینکه این مطلب چه چیزی رو درون تو تغییر داد؟
بیا با هم گپ بزنیم!
به رسم همیشه، #درخت_نور_بکاریم